ثقلین

نکته های تفسیری، کلام معصومین علیهم السلام و انگاره های شیعی

ثقلین

نکته های تفسیری، کلام معصومین علیهم السلام و انگاره های شیعی

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

 

**وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ.  أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکِن لاَّ یَعْلَمُونَ
 وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ
 اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ.  أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ.** آیات 11 تا 16 سوره بقره
و چون به آنها گفته شود: در روى زمین فساد نکنید گویند: جز این نیست که ما اصلاح گریم. آگاه باش که آنها فسادگرانند و لکن نمى‏فهمند
و چون به آنها گفته شود: ایمان آورید چنان که مردم ایمان آورده‏اند (در دل خود) مى‏گویند: آیا ما هم مانند سفیهان ایمان آوریم؟! آگاه باشند که آنها خود سفیهند ولى نمى‏دانند
و چون با کسانى که ایمان آورده‏اند دیدار کنند گویند: ما ایمان آوردیم، و هنگامى که با شیطان‏هاى خود (یاران سرکش خود) خلوت کنند گویند: بى‏تردید ما با شماییم، جز این نیست که ما (آنها را با اظهار ایمان) مسخره مى‏کنیم
خدا هم آنها را (در قیامت) مسخره خواهد کرد و (اکنون) در طغیانشان که کورکورانه در آن به سر مى‏برند مهلت مى‏دهد و تقویت مى‏کند
آنها کسانى هستند که گمراهى را به بهاى هدایت خریدند، پس نه تجارتشان سود داد و نه از ره‏یافتگان بودند
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۳۲
ابراهیم صفری

 

      وَالْعَصْرِ
  •      سوگند به عصر- روزگار یا هر عصرى یا وقت نماز عصر یا عصر نبوت یا عصر مهدى
      إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ

     مسلّما انسان (به لحاظ رو به نقصان و زوال بودن عمر او، و غلبه هوى و شیطان بر او) در زیان است

      إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
     مگر کسانى که ایمان آوردند و کارهاى نیک و شایسته کردند و یکدیگر را به راستى و درستى اندرز دادند و یکدیگر را به شکیبایى- و پایدارى- سفارش کردند.

     تفسیر المیزان:
     این سوره تمامى معارف قرآنى و مقاصد مختلف آن را در کوتاه‏ترین بیان خلاصه کرده، و این سوره از نظر مضمون، هم مى‏تواند مکى باشد و هم مدنى، چیزى که هست به مکى بودن شباهت بیشترى دارد.
     " وَ الْعَصْرِ" در این کلمه به عصر سوگند یاد شده، و از نظر مضمونى که دو آیه بعد دارد مناسب‏تر آن است که منظور از عصر، عصر ظهور رسول خدا (ص) باشد، که عصر طلوع اسلام بر افق مجتمع بشرى، و ظهور و غلبه حق بر باطل است، چون مضمون دو آیه بعد این‏ است که خسران عالم انسان را فراگیر است و تنها کسانى را فرا نمى‏گیرد که از حق پیروى نموده، و در برابر آن صبر کنند، و این اقلیت عبارتند از کسانى که به خدا و روز جزا ایمان آورده و عمل صالح کنند.
     و در بعضى  از روایات آمده که منظور، عصر ظهور مهدى (ع) است که در آن عصر حق بر باطل به طور کامل غلبه کند.
     " إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ" مراد از کلمه" انسان" جنس انسان است، و کلمه" خسر" و" خسران" و" خسار"" خسارة" همه به معناى نقص در سرمایه است.
     راغب مى‏گوید: این کلمه هم در مورد انسان استعمال مى‏شود، و گفته مى‏شود: فلانى خسران کرد، و هم در مورد عمل انسان بکار مى‏رود و مى‏گویند: تجارت فلانى خسران کرد 
    و اگر در آیه مورد بحث کلمه" خسر" بدون الف و لام آمده به منظور بزرگداشت آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در خسرانى عظیم است، احتمال هم دارد به منظور تنویع باشد، و بفهماند آدمى در نوعى مخصوص از خسران قرار دارد، غیر خسران مالى و آبرویى، بلکه خسران در ذات که خداى تعالى در باره‏اش فرموده: " الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ"      " إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ" این استثنا استثناى از جنس انسان است که محکوم به خسران است، و استثنا شدگان افرادى هستند که متصف به ایمان و اعمال صالح باشند چنین افرادى ایمن از خسرانند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۲۱
ابراهیم صفری

      وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. .  یونس آیه : 12

     و چون انسان را سختى و زیان رسد ما را (در همه حال) به پهلو خفته یا نشسته یا ایستاده مى‏خواند، و چون سختى و زیانش را از او برداریم آن چنان مى‏رود که گویى ما را براى (رفع) آسیبى که به وى رسیده نخوانده است! این چنین براى اسرافکاران آنچه که به جا مى‏آورند آراسته شده است.

     تفسیر مجمع البیان:

     دو نکته درس آموز:
     1 - آیه شریفه به مردمى که پس از رنج‏ها و مشکلات به آسایش مى‏رسند و پس از بلاها و گرفتاریها به لطف خدا امواج نسیم شادى و شادمانى و بهروزى در زندگى آنان وزیدن آغاز مى‏کند، هشدار مى‏دهد که خدا را فراموش نسازند و هماره سپاس نعمت‏هاى او را بگذارند و تداوم آنها را از آن ارزانى دارنده نعمت‏ها بخواهند.
     2 - و نیز مردم را به شکیبایى و پایدارى در گرفتارى‏ها و مشکلات و پیکار هدفدار وسودمند با آنها براى نجات خویش و نیایش با خدا، و مدد خواهى از آن سر چشمه قدرتها سفارش مى‏کند و هشدار مى‏دهد که انسان براى نایل آمدن به پاداش، نباید در گرفتاریها زارى و بى‏تابى کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۲۵
ابراهیم صفری

 

 

     فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ .  الزلزلة آیه : 7و8
     پس هر که هموزن ذرّه‏اى نیکى کند [نتیجه‏] آن را خواهد دیدو هر که هموزن ذرّه‏اى بدى کند [نتیجه‏] آن را خواهد دید.
 
     تفسیر نمونه :

 

 

     ((مثقال )) در لغت هم به معنى ثقل و سنگینى آمده ، و هم ترازوئى که با آن سنگینى اشیاء را مى سنجند، و در اینجا به همان معنى اول است .براى ((ذرة )) نیز در لغت و کلمات مفسران تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده است : گاه به معنى مورچه کوچک ، و گاه گرد و غبارى که وقتى دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن مى چسبد، و گاه به معنى ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامى که آفتاب از روزنه اى به اطاق تاریک مى تابد آشکار مى گردد تفسیر شده است .
     مى دانیم امروز کلمه ((ذره )) را به ((اتم )) نیز اطلاق مى کنند و بمب اتمى را ((القنبلة الذریة )) مى گویند، اتم به قدرى کوچک است که نه با چشم عادى ، و نه با دقیق ترین میکروسکوپها قابل مشاهده نیست ، و تنها آثار آن را مشاهده مى کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمى قابل سنجش است ، و به قدرى کوچک است که چند میلیون روى نوک سوزنى جاى مى گیرد!
     مفهوم ذره هر چه باشد منظور در اینجا کوچکترین وزنها است .
     به هر حال این آیه از آیاتى است که پشت را مى لرزاند و نشان مى دهد که حسابرسى خداوند در آن روز فوق العاده دقیق و حساس است ، و ترازوهاى سنجش عمل در قیامت آنقدر ظریف است که حتى کوچکترین اعمال انسانى را وزن مى کنند و به حساب مى آورند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۰۹
ابراهیم صفری

 

 الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ . الفاتحة آیه : 3
خداى رحمتگر مهربان (به رحمت و مهر عامّ در دنیا براى همه، و خاصّ در آخرت براى مؤمن)
 
تفسیر مجمع البیان:
دو واژه «الرَّحمن» و «الرَّحیم»، هر دو اسم‏اند و از «رحمت» و «مهر خدا» برگرفته شده‏اند. این دو واژه، معناى مبالغه‏اى دارند؛ یعنى بسیار بخشاینده و مهربان؛ که واژه نخست، مبالغه بیشترى دارد.
برخى از واژه‏شناسان معتقدند که «رحمن»، واژه عربى نیست؛ چرا که هنگام فرودآمدن این واژه مقدس، عدّه‏اى، به بیان خود قرآن شریف، در مقام شگفتى و حیرت گفتند: «و ماالرّحمن؟!» (رحمان چیست؟!) امّا بنظر مى‏رسد که این سخن، درست نیست؛ زیرا این واژه در اشعار عرب پیش از اسلام، فراوان آمده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۰۳
ابراهیم صفری

 

 **وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. **  الاعراف آیه : 200
و اگر از سوى شیطان وسوسه تحریک‏آمیزى تو را تحریک کرد، به خدا پناه جوى زیرا او شنوا و داناست
 
**تفسیر المیزان:**
 راغب در مفردات مى‏گوید:" نزغ" وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابکارى و فاسد کردن آن است، و در آیه" مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی بعد از آنکه شیطان میان من و برادرانم را بهم زد" به این معنا است 
و بعضى دیگر گفته‏اند: به معناى تکان دادن و از جاى کندن و وادار کردن است، و غالبا در حال غضب بکار مى‏رود، بعضى دیگر گفته‏اند:" نزغ شیطان" به معناى کمترین وسوسه او است، و لیکن همه این معانى نزدیک به همند، البته نسبت به آیه مورد بحث معناى دوم نزدیکتر است، چون با آیه قبلى هم که دستور مى‏داد تا از جاهلان اعراض کند مناسبت دارد، زیرا تماس گرفتن جاهلان با آدمى و مشاهده جهالت ایشان خودش یک نوع مداخله‏اى است از شیطان براى عصبانى کردن و آتش بجان کردن آدمى، آرى، برخورد زیاد با جاهل، آدمى را بسوى جهالت و مثل او شدن سوق مى‏دهد.
پس برگشت معناى آیه به این مى‏شود که: اگر شیطان خواست مداخله نماید و با رفتار جاهلانه ایشان، تو را به غضب و انتقام وادار کند تو به خدا پناه بر، که او شنوا و دانا است، با اینکه خطاب در آیه به رسول خدا (ص) است و لیکن مقصود، امت آن جناب است چون خود آن حضرت معصوم است.
 
**تفسیر اطیب البیان:**
(نزغ )یعنی وارد شدن در امری برای خرابکاری و فساد در آن و یابه معنای تکان دادن و از جا کندن و واداشتن و فریفتن می باشد، به هر صورت (نزغ )به معنای کمترین وسوسه شیطان است . پس معنا چنین است که اگر شیطان خواست مداخله نماید و با رفتار جاهلانه آنها تو را غضبناک کند و به انتقام وادارد، تو به خدا پناهنده شو، یعنی از اوطلب حمایت نما، همانا که خدا شنوای دعای تو و دانای به احوال و امور تست و این خطاب اگر چه ظاهرا به رسولخدا(ص ) است ، اما مقصود امت آن جناب هستند،چون خود آنحضرت معصوم می باشند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۰۰
ابراهیم صفری

     وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ. الانعام153

      ترجمه: و [بدانید] این است راه راست من پس، از آن پیروى کنید. و از راه‏ها [ى دیگر] که شما را از راه وى پراکنده مى‏سازد پیروى مکنید. اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.

    تفسیر المیزان:

    بعضى از قراء کلمه اول آیه را" أن" به فتح همزه و با تشدید و بدون تشدید قرائت کرده‏اند و گویا مدخول آن را عطف بر محل" أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً" گرفته‏اند. بعضى دیگر آن را به کسر همزه قرائت کرده‏اند که بنا بر این قرائت، جمله مدخول آن جمله‏اى مستانفه خواهد بود.

     از ظاهر سیاق آیه چنین برمى‏آید که مضمون این آیه، یکى از همان وصیت‏هایى است که خداوند رسول گرامى خود را مامور به خواندن آن بر مردم فرموده، و لازمه این مطلب این است که جمله" وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ" متعلق غرض اصلى نباشد، چون غرض اصلى متعلق به بیان کلیات دین بود که در دو آیه قبل بیان شد، پس ایراد این جمله وجهى ندارد مگر اینکه مقدمه و زمینه چینى باشد براى جمله" وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ" هم چنان که همین جمله نیز توطئه و زمینه است براى جمله" فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ". مقصود اصلى از آیه مورد بحث این است که بفرماید: شما از راه خدا متفرق مشوید و در آن اختلاف راه میاندازید. و بنا بر این، سیاق این آیه سیاق آیه شریفه" شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ وَ عِیسى‏ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ" است. پس اگر بعد از گفتن اینکه این وصایا صراط مستقیم من است و اختصاص به دین معینى ندارد مجددا امر کرد به اقامه دین، در حقیقت خواست تا زمینه کلام را براى نهى از تفرقه در دین فراهم سازد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۱ ، ۱۲:۱۲
ابراهیم صفری