ثقلین

نکته های تفسیری، کلام معصومین علیهم السلام و انگاره های شیعی

ثقلین

نکته های تفسیری، کلام معصومین علیهم السلام و انگاره های شیعی

 

 الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ . الفاتحة آیه : 3
خداى رحمتگر مهربان (به رحمت و مهر عامّ در دنیا براى همه، و خاصّ در آخرت براى مؤمن)
 
تفسیر مجمع البیان:
دو واژه «الرَّحمن» و «الرَّحیم»، هر دو اسم‏اند و از «رحمت» و «مهر خدا» برگرفته شده‏اند. این دو واژه، معناى مبالغه‏اى دارند؛ یعنى بسیار بخشاینده و مهربان؛ که واژه نخست، مبالغه بیشترى دارد.
برخى از واژه‏شناسان معتقدند که «رحمن»، واژه عربى نیست؛ چرا که هنگام فرودآمدن این واژه مقدس، عدّه‏اى، به بیان خود قرآن شریف، در مقام شگفتى و حیرت گفتند: «و ماالرّحمن؟!» (رحمان چیست؟!) امّا بنظر مى‏رسد که این سخن، درست نیست؛ زیرا این واژه در اشعار عرب پیش از اسلام، فراوان آمده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۰۳
ابراهیم صفری

 

 **وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. **  الاعراف آیه : 200
و اگر از سوى شیطان وسوسه تحریک‏آمیزى تو را تحریک کرد، به خدا پناه جوى زیرا او شنوا و داناست
 
**تفسیر المیزان:**
 راغب در مفردات مى‏گوید:" نزغ" وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابکارى و فاسد کردن آن است، و در آیه" مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی بعد از آنکه شیطان میان من و برادرانم را بهم زد" به این معنا است 
و بعضى دیگر گفته‏اند: به معناى تکان دادن و از جاى کندن و وادار کردن است، و غالبا در حال غضب بکار مى‏رود، بعضى دیگر گفته‏اند:" نزغ شیطان" به معناى کمترین وسوسه او است، و لیکن همه این معانى نزدیک به همند، البته نسبت به آیه مورد بحث معناى دوم نزدیکتر است، چون با آیه قبلى هم که دستور مى‏داد تا از جاهلان اعراض کند مناسبت دارد، زیرا تماس گرفتن جاهلان با آدمى و مشاهده جهالت ایشان خودش یک نوع مداخله‏اى است از شیطان براى عصبانى کردن و آتش بجان کردن آدمى، آرى، برخورد زیاد با جاهل، آدمى را بسوى جهالت و مثل او شدن سوق مى‏دهد.
پس برگشت معناى آیه به این مى‏شود که: اگر شیطان خواست مداخله نماید و با رفتار جاهلانه ایشان، تو را به غضب و انتقام وادار کند تو به خدا پناه بر، که او شنوا و دانا است، با اینکه خطاب در آیه به رسول خدا (ص) است و لیکن مقصود، امت آن جناب است چون خود آن حضرت معصوم است.
 
**تفسیر اطیب البیان:**
(نزغ )یعنی وارد شدن در امری برای خرابکاری و فساد در آن و یابه معنای تکان دادن و از جا کندن و واداشتن و فریفتن می باشد، به هر صورت (نزغ )به معنای کمترین وسوسه شیطان است . پس معنا چنین است که اگر شیطان خواست مداخله نماید و با رفتار جاهلانه آنها تو را غضبناک کند و به انتقام وادارد، تو به خدا پناهنده شو، یعنی از اوطلب حمایت نما، همانا که خدا شنوای دعای تو و دانای به احوال و امور تست و این خطاب اگر چه ظاهرا به رسولخدا(ص ) است ، اما مقصود امت آن جناب هستند،چون خود آنحضرت معصوم می باشند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۰۰
ابراهیم صفری

     وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ. الانعام153

      ترجمه: و [بدانید] این است راه راست من پس، از آن پیروى کنید. و از راه‏ها [ى دیگر] که شما را از راه وى پراکنده مى‏سازد پیروى مکنید. اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.

    تفسیر المیزان:

    بعضى از قراء کلمه اول آیه را" أن" به فتح همزه و با تشدید و بدون تشدید قرائت کرده‏اند و گویا مدخول آن را عطف بر محل" أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً" گرفته‏اند. بعضى دیگر آن را به کسر همزه قرائت کرده‏اند که بنا بر این قرائت، جمله مدخول آن جمله‏اى مستانفه خواهد بود.

     از ظاهر سیاق آیه چنین برمى‏آید که مضمون این آیه، یکى از همان وصیت‏هایى است که خداوند رسول گرامى خود را مامور به خواندن آن بر مردم فرموده، و لازمه این مطلب این است که جمله" وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ" متعلق غرض اصلى نباشد، چون غرض اصلى متعلق به بیان کلیات دین بود که در دو آیه قبل بیان شد، پس ایراد این جمله وجهى ندارد مگر اینکه مقدمه و زمینه چینى باشد براى جمله" وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ" هم چنان که همین جمله نیز توطئه و زمینه است براى جمله" فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ". مقصود اصلى از آیه مورد بحث این است که بفرماید: شما از راه خدا متفرق مشوید و در آن اختلاف راه میاندازید. و بنا بر این، سیاق این آیه سیاق آیه شریفه" شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ وَ عِیسى‏ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ" است. پس اگر بعد از گفتن اینکه این وصایا صراط مستقیم من است و اختصاص به دین معینى ندارد مجددا امر کرد به اقامه دین، در حقیقت خواست تا زمینه کلام را براى نهى از تفرقه در دین فراهم سازد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۱ ، ۱۲:۱۲
ابراهیم صفری

فَفِرُّوا إِلَی اللَّهِ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ . الذاریات آیه : 50
ترجمه مشکینی
پس (از عذاب خدا به وسیله توحید و تسلیم) به سوی خدا بگریزند، همانا من برای شما از جانب او بیم‏دهنده‏ای آشکار و روشنگرم
تفسیر مجمع البیان:
فَفِرُّوا إِلَی اللَّهِ‏
پس با یکتاگرایی و پرستش خالصانه خدا از عذاب او به سوی مهر و رحمت بی کرانش بگریزید و پاداش او را بجویید.
به باور برخی منظور این است که: با رهانمودن آنچه شما را سرگرم ساخته و از فرمانبرداری خدا و انجام دستورات او باز می‏دارد، به سوی مهر و پاداش خدا بشتابید.
از حضرت صادق آورده‏اند که به انجام طواف و حج بروید، چرا که این نوعی گریز از عذاب خدا به سوی پاداش و مهر اوست.
إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِین
چرا که من از سوی خدا برای شما بیم‏دهنده‏ای روشنگرم.
به بیان دیگر منظور این است که: بی‏گمان من از جانب خدا برای شما از عذاب و کیفر او هشدار می‏دهم و بدین وسیله رسالت خویش را به شما ابلاغ و پیام حق را باز می‏گویم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۴۸
ابراهیم صفری

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ
ترجمه آیت الله مشکینی ره:
و به راستی ما قرآن را برای تذکر و پندآموزی آسان و قابل فهم کردیم، پس آیا پندگیرنده‏ای هست
تفسیر اطیب البیان:
یعنی ما مقاصد بلند و حقایق عالیه قرآن را که مافوق عقول و فهوم عادی است در مرحله القاء با عباراتی آسان آوردیم ، تا فهم عامه مردم آن را درک کند، و به این وسیله مردم متذکر شوند و خدای تعالی و شئون او را به یاد آورند، 
پس آیا پندگیرنده و متذکری هست که بوسیله قرآن متذکر شود و به خدا ایمان آورده و به دین حق که قرآن به سوی آن دعوت می کند متدین شود؟ و این کلام ، دعوت عمومی به تذکر یافتن بوسیله قرآن می باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۴۵
ابراهیم صفری

کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ . المدثر آیه : 38
ترجمه آیت الله مشکینی ره :
هر کس در گرو کسب خویش است (هر نفسی در برابر واجباتی که باید کسب کند، و محرماتی که کسب نموده در گرو است و چون اول را داد و دوم را زدود رها می‏شود
تفسیر المیزان:
حرف" باء" در" بما" به معنای بای فارسی و یا به معنای" بسبب" است، و یا به معنای" در مقابل" است، 
و کلمه" رهینة" به معنای رهن و گروگان است، هم چنان که زمخشری در کشاف گفته: کلمه" رهینة" در آیه" کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ" مؤنث رهین نیست، که کسی خیال کند چون کلمه" نفس" مؤنث است، رهینه نیز مؤنث آمده، چون اگر این منظور هم در کار باشد باز می‏توانست مذکر بیاورد، و بفرماید" بما کسبت رهین" برای اینکه صیغه فعیل در صورتی که به معنای مفعول باشد مذکر و مؤنث در آن یکسان است، هم در مذکر می‏آید و هم در مؤنث، بلکه این کلمه اسمی است به معنای رهن، مثل اینکه کلمه" شتیمة" اسم شتم است، گویا فرموده:" کل نفس بما کسبت رهن" و معنای جمله بنا به گفته وی این است که:" هر نفسی در گرو است، با آنچه که کرده، و یا به سبب آنچه کرده، و یا در مقابل آنچه کرده است".

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۴۲
ابراهیم صفری

 

(پروردگارا) تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری می‏جوییم
تفسیر مجمع البیان:
مطابق دستور ادبیات عرب، مقدّم‏شدن «ایّاک» بر دو فعل پس از خود، نشانگر انحصار و به این معناست که: بارخدایا! تنها تو را می‏پرستیم (نه غیر تو را)؛ و تنها از تو یاری می‏طلبیم (نه از دیگری).
عبادت و پرستش، نوعی سپاسگزاری و در واقع هدف آن است؛ چرا که پرستش، درحقیقت آخرین مرحله خضوع و عالی‏ترین درجه بزرگداشت است و تنها قدرت شکوهمندی را شایسته و زیبنده است که کلِّ هستی و نعمتها و زندگی و تمایلات و کششها را ارزانی داشته است؛ و از آنجا که در اوج یقین هستیم که جز خدای توانای هستی، هیچکس دیگر توان ارزانی‏داشتن نعمتها را ندارد، به اینجا می‏رسیم که پرستش و عبادت، تنها ویژه خداست و برای او.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۳۸
ابراهیم صفری

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ 

منزه و پاک است (از هر نقص و عیبی) آن خدایی که بنده خود (محمّد صلّی الله علیه وآله) را در شبی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی سیر داد- مسجدی که اطراف آن را (به معنویت فرشتگان فرود آمده و پیامبران برخاسته از آنجا و سرسبزی درختان انبوه و نهرها) مبارک کرده‏ایم- تا برخی از نشانه‏های (توحید و قدرت و حکمت) خود را به او نشان دهیم. البته او (خدا) است که (به گفتار بنده خود و ساکنان ملأ اعلی) شنوا و (به حال همه آنان) بیناست . ترجمه آیت الله مشکینی ره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۲۵
ابراهیم صفری

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ. الحج آیه : 11

ترجمه مجتبوی:
و از مردمان کس هست که خدای را یکسویه و با دودلی می‏پرستد، پس اگر نیکیی بدو رسد بدان آرام گیرد و اگر آزمونی- رنجی و گزندی- بدو رسد روی بگرداند، در این جهان و آن جهان زیانکار است، این است آن زیانکاری آشکار.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۱۹
ابراهیم صفری

ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ . الشوری آیه : 23

ترجمه آیت الله مشکینی ره
این همان چیزی است که خداوند، آن بندگان خود را که ایمان آورده و عمل‏های شایسته کرده‏اند بدان بشارت می‏دهد. بگو: از شما در مقابل این ( ابلاغ رسالت خود) جز محبت (قلبی و عملی) درباره خویشاوندانم مزدی نمی‏طلبم، و هر کس کار نیکی انجام دهد (بر این محبت بیفزاید) ما برایش در آن، نیکی می‏افزاییم (بر پاداش طبیعیش حد اقل ده برابر اضافه می‏کنیم)، حقّا که خداوند آمرزنده و شکرگزار است

در فضائل الصحابه از سعید بن جبیر از عامر نقل شده: 
هنگامی که آیه" قُلْ‏ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی‏" نازل شد اصحاب عرض کردند ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است کیانند؟ 
فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن دو، این سخن را سه بار تکرار فرمود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۱۰
ابراهیم صفری