وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۳۲ ق.ظ
**وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکِن لاَّ یَعْلَمُونَ
وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ
اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ. أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ.** آیات 11 تا 16 سوره بقره
و چون به آنها گفته شود: در روى زمین فساد نکنید گویند: جز این نیست که ما اصلاح گریم. آگاه باش که آنها فسادگرانند و لکن نمىفهمند
و چون به آنها گفته شود: ایمان آورید چنان که مردم ایمان آوردهاند (در دل خود) مىگویند: آیا ما هم مانند سفیهان ایمان آوریم؟! آگاه باشند که آنها خود سفیهند ولى نمىدانند
و چون با کسانى که ایمان آوردهاند دیدار کنند گویند: ما ایمان آوردیم، و هنگامى که با شیطانهاى خود (یاران سرکش خود) خلوت کنند گویند: بىتردید ما با شماییم، جز این نیست که ما (آنها را با اظهار ایمان) مسخره مىکنیم
خدا هم آنها را (در قیامت) مسخره خواهد کرد و (اکنون) در طغیانشان که کورکورانه در آن به سر مىبرند مهلت مىدهد و تقویت مىکند
آنها کسانى هستند که گمراهى را به بهاى هدایت خریدند، پس نه تجارتشان سود داد و نه از رهیافتگان بودند
**تفسیر نمونه:**
خداوند بزرگ در این آیات به ویژگیهاى منافقین اشاره مى کند که نخستین آنها داعیه اصلاح طلبى است در حالى که مفسد واقعى همانها هستند: هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مى گویند ما فقط اصلاح کنندهایم ! (و اذا قیل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون ).
ما برنامه اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته و نداریم !
قرآن در آیه بعد مى گوید: بدانید اینها همان مفسدانند و برنامه اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى فهمند! (الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون ).
بلکه اصرار و پافشارى آنها در راه نفاق و خو گرفتن با این برنامه هاى زشت و ننگین سبب شده که تدریجا گمان کنند این برنامه ها مفید و سازنده و اصلاح طلبانه است ، و همانگونه که سابقا نیز اشاره کردیم گناه اگر از حد بگذرد، حس تشخیص را از انسان مى گیرد، بلکه تشخیص او را واژگونه مى کند، و ناپاکى و آلودگى به صورت طبیعت ثانوى او در مى آید.
**نشانه دیگر** اینکه : آنها خود را عاقل و هوشیار و مؤ منان را سفیه و ساده لوح و خوشباور مى پندارند، آنچنانکه قرآن مى گوید: هنگامى که به آنها گفته ایمان بیاورید آنگونه که توده هاى مردم ایمان آورده اند، مى گویند آیا ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم ؟! (و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا ا نؤ من کما آمن السفهاء).
و به این ترتیب افراد پاکدل و حق طلب و حقیقت جو را که با مشاهده آثار حقانیت در دعوت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و محتواى تعلیمات او، سر تعظیم فرود آورده اند به سفاهت متهم مى کند و شیطنت و دوروئى و نفاق را دلیل بر هوش و عقل و درایت مى شمرد آرى در منطق آنها عقل ، جایش را با سفاهت عوض کرده است .
لذا قرآن در پاسخ آنها مى گوید: بدانید سفیهان واقعى اینها هستند اما نمى دانند (الا انهم هم السفهاء و لکن لا یعلمون ).
**آیا این سفاهت نیست که انسان خط زندگى خود را مشخص نکند و در میان هر گروهى به رنگ آن گروه در آید و به جاى تمرکز و وحدت شخصیت ، دوگانگى و چند گانگى را پذیرا گردد، استعداد و نیروى خود را در طریق شیطنت و توطئه و تخریب به کار گیرد، و در عین حال خود را عاقل بشمرد ؟!**
سومین نشانه آنها آنست که هر روز به رنگى در مى آیند و در میان هر جمعیتى با آنها همصدا مى شوند، آنچنانکه قرآن مى گوید: هنگامى که افراد با ایمان را ملاقات کنند مى گویند ایمان آوردیم (و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا)
ما از شما هستیم و پیرو یک مکتبیم ، از جان و دل اسلام را پذیرا گشتیم و با شما هیچ فرقى نداریم !
اما هنگامى که با دوستان شیطان صفت خود به خلوتگاه مى روند مى گویند ما با شمائیم ! (و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انا معکم ).
و اگر مى بینید ما در برابر مؤ منان اظهار ایمان مى کنیم ما مسخره شان مى کنیم ! (انما نحن مستهزئون ).
ما بر افکار و اعمالشان در دل مى خندیم ، مى خواهیم کلاه بر سرشان بگذاریم ، دوست ما و محرم اسرار ما و همه چیز ما شمائید!
سپس قرآن با یک لحن کوبنده و قاطع مى گوید: خدا آنها را مسخره مى کند (الله یستهزى ء بهم ).
و خدا آنها را در طغیانشان نگه مى دارد تا به کلى سرگردان شوند (و یمدهم فى طغیانهم یعمهون ).
آخرین آیه مورد بحث سرنوشت نهائى آنها را که سرنوشتى است بسیار
غم انگیز و شوم و تاریک چنین بیان مى کند:
آنها کسانى هستند که در تجارتخانه این جهان ، هدایت را با گمراهى معاوضه کرده اند (اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدى ).
و به همین دلیل تجارت آنها سودى نداشته بلکه سرمایه را نیز از کف داده اند (فما ربحت تجارتهم ).
و هرگز روى هدایت را ندیده اند (و ما کانوا مهتدین ).
۹۱/۱۲/۲۸